قسمت دهم
نشانه ها اثباتی بود برای رسولان به عنوان شاهدان حقیقی عیسی مسیح.
عبرانیان۲: ۳-۴۴ “که در ابتدا تکلم به آن از خداوند بود و بعد کسانی که شنیدند، بر ما ثابت گردانیدند؛” بنابراین زبانها، نشانه ها و معجزات مرجعیت رسولان را معتبر می ساخت. خداوند همین کار را نیز برای موسی، ایلیای نبی و الیشع نبی و مسیح و غیره انجام داد تا معجزاتشان تصدیق کند که ایشان از جانب خداوند فرستاده شده اند.
هنگامیکه عیسی مسیح به رسولان فرمان داد تا جمیع خلایق را به انجیل موعظه کنند (مرقس۱۶: ۱۵۵) می دانست که رسولان می بایست به غیر یهودیان نیز موعظه کنند. این امر سبب می شد که یهودیان با آن بطور نژاد پرستانه مخالفت کنند. از این رو مسیح عطایا و معجزاتی به آنان بخشید تا در هنگام موعظه انجیل به عنوان پیامی از جانب خداوند اعتبار بخشد. این عطیه زبانها آنگونه در خانه کرنلیوس دیده شد که مجمع یهودیان اورشلیم را قانع نمود که انجیل برای غیر یهودیان نیز فرستاده شد. اعمال رسولان ۱۵:۱۱-۱۸٫
4- اولین نویسندگان کلیسا از ابتدا تا ۳۲۰ میلادی اذعان کردند که زبانها در قرن اول منسوخ و متوقف گردید.
یک روش خوب برای دانستن هر تعلیم یا حقیقتی، رجوع به نویسندگان مسیحی ابتدای دوران کلیساست که شخصأ توسط رسولان تعلیم یافته بودند. نظرات آنها بازتاب دهنده سنت های کلیسا در سال های آغازین آن است.
مستندات فراوانی در تاریخ موجود است که زبانها در قرن اول منسوخ گردید.
11. در هیچ یک از نوشته های پولس نمی توان چیزی در مورد زبانها یافت به غیر از اول قرنتیان که از اولین نگارش های اوست. رومیان که به مطالعه کامل تعالیم مهم مسیحیت می پردازد هیچ اشاره ای به زبانها نمی کند. افسسیان ۴-۶ هنگامیکه زندگی مسیحی به طریق شایسته را توصیف می کند هرگز از زبانها صحبت نمی کند.
وقتی پولس در تیطس ۱ و اول تیموتائوس۳ از صفات و شرایط کشیش بودن و خادمین کلیسا صحبت می کند هرگز به زبانها به عنوان عطیه ای الزامی اشاره نمی کند. زبانها فقط در مرقس ۱۶ (۳۳ میلادی)، اعمال رسولان ۲و۱۰ و۱۹ (به ترتیب ۳۳و۴۱و۵۴ میلادی) و اول قرنتیان (۵۹ میلادی) با لحنی ملامت آیند، اصلاح کننده و محدود شده اشاره شده. پولس از این پدیده تمجید نمی کند بلکه استفاده نادرست از آن را کاهش می دهد.
2. کریسوستم (Chrysostem) واعظی بود که از ۳۴۷ تا ۴۰۷۷ میلادی می زیست. آنچه از زبانها در اول قرنتیان اشاره شده، او اینگونه تشریح نموده: “این موضوع بسیار مهم است و ابهام آن از آنجا سرچشمه می گیرد که از بسیاری حقایق چشم می پوشیم و خود این موضوع نیز منسوخ گشته چیزی که قبلا اتفاق می افتاده اما اکنون دیگر به پایان رسیده.” HOMILIES XX1X,1
3. آگوستین (Augustine) حدود ۴۱۰۰ میلادی اظهار کرد که زبانها نشانه ای بوده که مطلقأ به زمان کتاب مقدس محدود می شود.
4. کلمنت رومی (Clement of Rome) در سال ۹۶۶ میلادی به کلیسای قرنتس نامه ای نوشت و خواهان اصلاح همان مشکلاتی شد که پولس به آنها اشاره و اصلاح کرده بود. کلمنت به تمام مشکلات اشاره کرده بود به جز زبانها چرا؟ چون زبانها در آن زمان از قبل منسوخ شده بود.
5. اوریگن ORIGEN (185-2544 میلادی) با داشتن نگارش های مفصل و فراوان هیچ اشاره ای به این موضوع نکرد که زبانها و سایر عطایا و نشانه ها در زمره اتفاقات معمول هم زمان با او باشند.
66. دیگر نویسندگان همچون ایگناتیوس اهل انطاکیه که نامه هایی به افسسیان نوشت، جاستین مارتر (۱۰۰- ۱۶۷ میلادی) و آیرینیوس (۱۳۰-۱۹۵ میلادی) و اسقف لینوس هرگز به زبانها اشاره ای نکردند.
7. ترتولیان) Tertollion 155-2022میلادی) این موضوع را پدیده ای همزمان با رسولان می نامد و نه پدیده ای همزمان با خود.
8. مونتانوس Montanus (1500میلادی) که به دلیل اتفاق نیفتادن پیشگویی هایش پیامبری دروغین شناخته شد. او ادعا می کرد که از نسل رسولان است و می تواند به زبانها تکلم کند پلی کارپ (POLYCARP) و پاپیاس (PAPIAS) که از شاگردان یوحنای رسول بودند مونتانوس را پیامبری دروغین خطاب کردند.
99. جدول صفحه بعد نشان می دهد که در کتاب اعمال رسولان، فقط زمانی که یهودیان حضور داشتند به زبانها سخن گفته می شد.
پایان