بررسی اوضاع کنعان
(تثنیه 19:1-33)
1خداوند به موسی فرمود: 2«از هر طایفه، یک رهبر برای جاسوسی به سرزمین کنعان که به آنها بخشیدهام، بفرست.» 3-15موسی طبق دستور خداوند عمل کرده، از اردوگاه خود در صحرای فاران، رهبرانی به سرزمین کنعان فرستاد. اسامی آنها عبارتند از:
طایفه | رهبر |
---|---|
شموع، پسر زکور، | از طایفهٔ رئوبین، |
شافاط، پسر حوری، | از طایفهٔ شمعون، |
کالیب، پسر یفنه، | از طایفهٔ یهودا، |
یجال، پسر یوسف، | از طایفهٔ یساکار، |
هوشع، پسر نون، | از طایفهٔ افرایم، |
فلطی، پسر رافو، | از طایفهٔ بنیامین، |
جدیئیل، پسر سودی، | از طایفهٔ زبولون، |
جدی، پسر سوسی، | از طایفهٔ منسی، |
عمیئیل، پسر جملی، | از طایفهٔ دان، |
ستور، پسر میکائیل، | از طایفهٔ اشیر، |
نحبی، پسر وفسی، | از طایفهٔ نفتالی، |
جاوئیل، پسر ماکی، | از طایفهٔ جاد. |
16اینها نامهای کسانی بودند که موسی برای جاسوسی به آن سرزمین فرستاد. موسی نام هوشع، پسر نون را به یوشع تبدیل کرد.
17هنگامیکه موسی آنها را فرستاد، به ایشان دستور داد که از اینجا به طرف شمال، یعنی به جنوب سرزمین کنعان و سپس به قسمت کوهپایه بروید 18و وضع آنجا را بررسی کنید که آنجا چطور سرزمینی است، چقدر جمعیّت دارد و چقدر قوی هستند. 19زمین آنها حاصلخیز است، یا خیر؟ مردم آنجا در شهرهای بیحصار زندگی میکنند و یا در شهرهای مستحکم؟ 20خاک زمین حاصلخیز است، یا بایر؟ آنجا درختان زیاد دارد، یا نه؟ شجاع باشید وسعی کنید که از میوه و محصول آنجا مقداری را برای نمونه، با خود بیاورید. (آن موقع فصل نوبر انگور بود.)
21پس آنها رفتند و وضع زمین را از بیابان سین تا رحوب در نزدیکی گذرگاه حمات، بررسی نمودند22و از قسمت جنوب آنجا عبور کرده، به حبرون رسیدند. در آنجا خاندان اخیمان، شیشای و تلمای، که از سلسلهٔ عناق بودند، زندگی میکردند. (حبرون هفت سال قبل از صُوعَن مصر بنا شده بود.)23سپس به وادی اشکول وارد شدند و از آنجا یک خوشه انگور چیدند و با خود بردند. این خوشه انگور آنقدر سنگین بود که آن را به چوبی بسته، دو نفر بر شانههای خود حمل میکردند. آنها همچنین مقداری انار و انجیر هم به عنوان نمونه، با خود بردند. 24آن وادی را بهخاطر آن خوشهٔ انگور، اشکول (یعنی خوشه) نامیدند.
بازگشت جاسوسان
25بعد از چهل روز آنها از سفر برگشتند 26و نزد موسی، هارون و تمام قوم اسرائیل که در قادش، واقع در صحرای فاران اردو زده بودند، رفتند و چگونگی سفر خود را به اطّلاع آنها رساندند و میوههایی را که با خود آورده بودند، به آنها نشان دادند. 27آنها به موسی گفتند: «به سرزمینی که ما را فرستادید، رفتیم و آن را بررسی کردیم. آنجا یک سرزمین غنی و حاصلخیز است. اینها میوههای آنجاست که برای نمونه با خود آوردیم. 28امّا ساکنان آنجا مردم نیرومندی هستند و در شهرهای بزرگ و مستحکم زندگی میکنند. همچنین فرزندان عناق غول پیکر را هم در آنجا دیدیم. 29مردم عمالیق در جنوب زندگی میکنند؛ حِتّیان، یبوسیان و اموریان در مناطق کوهستانی و کنعانیان در سواحل دریای مدیترانه و رود اردن زندگی میکنند.»
30کالیب مردم را در حضور موسی ساکت کرد و گفت: «فوراً برویم و آنجا را تصرّف کنیم، چون یقین دارم که بر آنها پیروز میشویم.»
31آنگاه مردانی که با او به آنجا رفته بودند گفتند: «ما نمیتوانیم با آن مردم مقابله کنیم، زیرا آنها قویتر از ما هستند.» 32آنها دربارهٔ سرزمینی که تجسس کرده بودند، گزارش بدی به قوم اسرائیل دادند. آنها گفتند: «سرزمینی را که ما برای جاسوسی به آنجا رفتیم، ساکنان سرزمین خود را میبلعد. مردمی را که در آنجا دیدیم همه قویهیکل بودند. 33ما در آنجا عناقیها را دیدیم، آنها آنقدر قوی و بلند قامت هستند که ما در مقابل آنها خود را کوچک مثل ملخ احساس میکردیم و آنها نیز در مورد ما همینطور فکر میکردند.»