یکی دیگر از انتقادات مخالفان کتاب مقدس آن است که اگر پولس فرایض مذهبی را به دقت اجرا می کرد (فیلیپیان فصل ۳ آیه ۶)، چرا ادعا کرد که از بزرگ ترین گناهکاران بوده ام (اول تیموتاوس فصل ۱ آیه ۱۵)؟ آنان می پرسند آیا این ادعاها بیانگر تناقض در کتاب مقدس نیست؟
ابتدا آیات مورد نظر را بررسی می کنیم:
پولس خطاب به اعضای کلیسای فیلیپی می نویسد:”در یک خانواده اصیل یهودی، از طایفه بنیامین به دنیا آمده ام. هشت روزه بودم که ختنه شدم. بنابراین، یک یهودی کامل هستم. از این گذشته، عضو فرقه فریسیان نیز بوده ام. این فرقه در زمینه اجرای احکام دین یهود، از همه سختگیرترند. تعصب من در دین یهود به قدری بود که مسیحیان را آزار و شکنجه می دادم. من می کوشیدم که فرایض دینی را مو به مو اجرا نمایم” (فیلیپیان فصل ۳ آیات ۵- ۶).
وقتی دو آیه را با دقت بخوانیم، درمی یابیم که پولس از رهبران دیندار یهود بود، اما کلیسا را مورد آزار و شکنجه قرار می داد. او فکر می کرد مسیحیت، بدعت و کفر است. نگرش پولس آن بود عیسی همان مسیح موعود نبود، بنابراین ادعاهای عیسی ساختگی، جعلی و شیطانی است. این دیدگاه رهبران یهود نسبت به عیسی در گزارش تلمود در قرن اول میلادی ذکر شده.
اما پولس در آیات ۷- ۸ چنین می گوید:” اکنون آنچه را روزگاری برایم بسیار با ارزش بود دور ریخته ام، چون در مقابل شناخت خداوندم عیسی مسیح بی ارزش است.” به عبارت دیگر پولس می گوید که شناخت مسیح باعث می شود تا حقیقت را بشناسیم و در آنچه برای ما ارزشمند است، تجدید نظر کنیم.
پولس به تیموتاوس می نویسد:”گرچه قبلا به مسیح کفر می گفتم و مسیحیان را تعقیب می کردم و آزار و شکنجه می دادم، اما خدا بر من رحم فرمود. زیرا نمی دانستم چه می کنم و هنوز مسیح را نشناخته بودم. خداوند چقدر مهربان و پرمحبت است. او نشان داد که چگونه به او ایمان بیاورم و از محبت مسیح عیسی لبریز شوم. این حقیقت چقدر عالی است و چقدر آرزو دارم همه آن را بپذیرند که عیسی مسیح به جهان آمد تا گناهکاران را نجات بخشد و من بزرگ ترین گناهکار هستم” (اول تیموتاوس فصل ۱ آیات ۱۳- ۱۵).
علی رغم شناخت و وفاداری پولس به شریعت الهی، او به تعالیم، معجزات، مرگ، قیام و صعود مسیح نگرش نادرستی داشت. در نتیجه پولس به دشمن مسیحیت تبدیل شد. او از جمله کسانی بود که سنگسار شدن استیفان را تایید کرد و به تعقیب، دستگیری و شکنجه مسیحیان روی آورد (اعمال رسولان فصل های ۸- ۹). شناخت پولس از مسیح در اثر ملاقات با عیسی حاصل شد.
تجربه ایمان آوردن پولس نشان داد اعتقاد و وفاداری به شریعت کافی نیست. رهبران مذهبی تعالیم و معجزات مسیح را شیطانی تلقی کردند و سرانجام او را کشتند. در حالی که افرادی مانند یوسف رامه ای، نیقودیموس و پولس بعد از ملاقات با مسیح کاملا دگرگون شدند. هدف اصلی خدا تحول درون است. اطلاعات مذهبی و اعتقاد به خدا نمی تواند عامل نجات باشد. خدا خواهان ارتباط دوستی و صمیمانه است. همان طور که پولس در دوران قبل از ایمان به مسیح، دشمن کلیسا و خواهان دستگیری، شکنجه و قتل مسیحیان بود.
مخالفان مسیحیت معتقدند که پولس، مسیحیت را تحریف کرد. بنابراین این سئوال مطرح می شود که اگر خدا می دانست پولس تعالیم غلط را تعلیم خواهد داد، چرا به طور استثنایی با او ملاقات کرد؟ این ادعا، پیش دانی خدا را زیر سئوال می برد.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ