سئوالی که معمولا پرسیده می شود آن است که چرا خدا، درد زایمان حوا را افزایش داد؟ آیا منصفانه است که زنان باید به علت نااطاعتی حوا، درد زایمان را متحمل شوند؟
خدا به حوا گفت:”درد زایمان تو را زیاد می کنم و تو با درد فرزند خواهی زائید” (پیدایش فصل ۳ آیه ۱۶)
قبل از ورود گناه به جهان، این اولین بار بود که خدا گفت:”خوب نیست”. در خلقت کامل او فقدان چیزی مشاهده می شد: تنهایی آدم! بنابراین، او زن را آفرید. هدف اولیه خدا برای ازدواج این بود که زن و مرد شریک یکدیگر باشند و در رابطه با همدیگر، زیبایی عشق و محبت را تجربه کرده و رابطه جنسی برقرار نمایند.
هم چنین خدا انسان ها را زن و مرد آفرید تا بارور و کثیر شوند. اما حوا با اعتماد به شیطان، از خدا نااطاعتی کرد. یکی از پیامدها و عواقب گناه حوا، افزایش درد زایمان بود. اگر خدا، حوا را تنبیه نمی کرد، اطاعت و اعتماد به خدا، معنا و مفهوم خود را از دست می داد. یکی از وظایف حوا، باور شدن بود. او مادر همه “زندگان” بود (فصل ۳ آیه ۲۰).
آدم نیز زن خود را “حوا” نامگذاری کرد که معنی آن “زندگی” می باشد. پس از مجازات مرگی که برای انسان تعیین گردید، این اسم یعنی حوا که به معنی “زندگی” است، خیلی جالب است. نام “حوا” هم چنین بیانگر رحمت و غیرت خداوند به انسان سقوط کرده است، زیرا خداوند اجازه داد که بعد از ارتکاب گناه، مرگ جسمانی آدم و حوا (اولین والدین) صدها سال بعد رخ دهد تا زندگی انسان ها بر روی زمین تداوم یابد. آدم زمانی زنش را حوا نامید که زنش هنوز حامله نشده بود. آدم در حالی زنش را نامگذاری کرد که به خدا ایمان و اعتماد داشت و می دانست از نسل زن، نجات دهنده ای ظهور خواهد کرد (پیدایش فصل ۳ آیه ۱۵). زندگی، به نجات بشر از قلمرو قدرتمند گناه، امید بخشید.
به یاد آورید که حوا شوهرش را نیز فریب داد تا میوه ممنوعه را بخورد! (فصل ۳ آیه ۶).
حوا قبل از آدم و بعد از شیطان، توسط خدا محکوم و تنبیه شد. او با درد و رنج فرزندان زائید تا نشانه ای باشد برای انتقال درد و رنج به نسل های آینده! وقتی زنان به هنگام زایمان درد می کشند، به عواقب گناه و جایگاه رفیعی که بشر آن را از دست داد، پی می برند.
اکنون رنج و اسارت برای حوا ظاهر می شوند که مشابه همان رنجی است که به آدم تحمیل می شود (آیه ۱۷). گناه عواقب اجتناب پذیری دارد. در طول تاریخ، زن و مرد رنج و درد را تجربه کردند.
خدا ابتدا زن را همراه با درد زایمان به لعنت محکوم کرد. مشکلی در درک اولین لعنت (درد زایمان تو را زیاد کنم) وجود ندارد. داوری خدا می توانست از این هم شدیدتر باشد، ولی فیض و رحمت خدا مانع نابودی نسل بشر گردید. مریم نیز درد زایمان را تحمل کرد تا مسیح نجات بشر از گناه را تضمین کند.
با این توصیف، پیامدهای ناشی از گناه را نبایستی به عنوان ضابطه و معیار زندگی تلقی کرد. همان طور که اشاره شد، حتی خداوند برای مقابله با پیامدهای گناه، راه نجات را از طریق قربانی شدن مسیح پیشگویی نمود (پیدایش فصل ۳ آیه ۱۵). بدین ترتیب خدا از زمان سقوط آدم و حوا، نقشه خود را مبنی بر شکست شیطان و نجات دنیا از طریق پسرش عیسی مسیح، آشکار کرد (یوحنا فصل ۳ آیه ۱۶).
ما چطور می توانیم به خاطر کاری که آدم و حوا هزاران سال پیش انجام داده اند، گناهکار محسوب شویم؟
بسیاری تصور می کنند که خدا عادل نیست که ما را به خاطر گناه آدم و حوا محکوم می کند. بنابراین، ادعا می کنند که خدا زائیده ذهن بشر است. این ادعا سبب سئوالاتی می شود: آیا شما در زندگی تان هرگز دروغ نگفته اید؟ آیا در طول زندگی تان، تمام موارد اخلاقی را یکی پس از دیگری انجام داده اید؟ اگر پاسخ مخالفان به سئوال اول منفی است و جواب سئوال دوم مثبت است، پس کاملا حق با منتقدان است: این خدا زائیده ذهن مسیحیان است.
اما این اشخاص فراموش می کنند که گناهانی که با اراده آزاد خود مرتکب می شوند، ثابت می کند که چه تنگاتنگ با آدم و حوا و طبیعت آن دو همسان هستند. سرشت همه انسان ها یکی است و مستعد نافرمانی هستند. در نتیجه، خدا انسان ها را برای گناهانی که مرتکب می شوند، زیر حکم می برد. از آن جایی که گناهکاریم، به بخشش نیاز داریم و نه به جستجوی حکم عادلانه در خصوص وضعیت خودمان.
خدا قدوس است و نمی تواند گناه را تحمل کند. همه گناهکارند و هر گناهی مستحق مجازات است. اگرچه ما مستحق مجازات مرگ بودیم، اما مسیح گناهان ما را بر خود گرفت و با مرگ خود بر صلیب، تاوان گناهان ما را پرداخت. حال، راه دوستی با خدا باز شده است. با ایمان به عملکرد او، به جای دشمنی و سرگردانی، ما دوستان خدا می شویم.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ