پاسخ: مخالفان وجود خدا، به اولین پیش فرض تئوری تکامل اعتقاد دارند که می گوید مواد بی جان به مواد جاندار تبدیل شدند، یعنی تولید آنی، خودجوش و تصادفی صورت گرفت و بدین ترتیب عالم هستی شکل گرفت. چرا آنان معجزه را توهم می دانند و غیر قابل باور تلقی می کنند؟
تکامل باوران معتقدند که در طی میلیون ها سال، طی مراحل پیچیده ای، بدون هدایت، خود به خود و بر حسب اتفاق و شانس عالم هستی شکل گرفت. به عبارت دیگر، تبدیل ماده بی جان به موجودی جاندار! آیا چنین چیزی ممکن است؟ آیا چنین توضیحی قانع کننده است؟
اگر از شانس طوری صحبت کنیم که گویی در مورد یک عامل سخن می گوییم، در واقع موضوع را از یک مفهوم علمی به یک مفهوم خرافی و اسطوره ای تغییر داده ایم. حتی خود داروین در فصل ششم از کتاب”منشاء انواع” تحت عنوان “مشکلات نظریه” چنین می گوید:”این فرض که چشم و تمام اجزای آن با هم کار کنند که در اثر انتخاب طبیعی شکل گرفته است، باید اذعان کنیم که تا بالاترین درجه باطل است”.
کسانی که وجود خدا را انکار می کنند، معجزه را دروغ می پندارند، اما وقتی با ترس و لرز در امتحان موفق می شوند، می گویند:”معجزه بود!” یا اگر با هواپیمایی که نقص فنی دارد از یک شهر به شهر دیگر برسند، می گویند:”معجزه بود!” آن ها در زندگی خود یا دیگران اتفاقاتی را به یاد می آورند که از خطر مرگ حتمی یا دردسر و مخمصه رهانیده است. این گونه اتفاقات را “شانس” می نامند. بنابراین، معجزه در زندگی آنان رخ داده و آن ها شاهد عینی معجزه (رویداد غیرطبیعی) بوده اند.
اگر این افراد بخواهند مشاهدات خود را از رویداد غیر طبیعی، از دیدگاه علم بیان کنند، بایستی بررسی بیشتر انجام شود که برای تحقق این امر، آن واقعه باید بارها تکرار شود. چنین چیزی غیرممکن است.
بهترین روش برای اثبات آن واقعه غیر طبیعی (معجزه)، کسب اطلاعات بر اساس شهادت افراد است. بنابراین، پس از بررسی و ارزیابی گزارش ها باید “رای” را صادر کنید.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ