وقتی از “آدم” به عنوان اولین انسان سخن به میان می آید، افراد در مورد ظاهر او تصورات متفاوتی دارند. مثلا برخی فکر می کنند که او سیاه پوست بوده با موهای مشکی. بعضی او را سفید پوست با موهای بلوند و چشمان آبی تجسم می کنند. عده ای هم حدس می زنند قد او بلند بوده…
ابتدا باید در نظر داشت که آدم ناف نداشته. چون از مادر متولد نشده بود. ناف، شما را به مادرتان (نژاد، رنگ پوست، زبان) پیوند می دهد. همه انسان ها از مادر متولد شده اند در حالی که آدم به روش دیگری آفریده شد. او از خاک سرشته شد.
آن گاه خداوند از خاک زمین، آدم را سرشت. سپس در بینی آدم روح حیات دمیده، به او جان بخشید و آدم، موجود زنده ای شد (پیدایش فصل ۲ آیه ۷).
واژه “سرشت” کوزه گری را توصیف می کند که برای شکل بخشیدن، خاک رس را داخل قالب مخصوص می ریزد. ارتباط نزدیک بین انسان و زمین در واژهای عبری (“آدم” به معنی انسان و “آدم ها” به معنی زمین) که به کار رفته، موید همین امر است. “خاک” در کتاب مقدس، چیز کم ارزشی است که با فروتنی و تواضع مرتبط است (پیدایش فصل هجدهم آیه ۲۷، اول سموئیل فصل دوم آیه ۸، اول پادشاهان فصل شانزدهم آیه ۲). در کتاب مقدس، “خاک” جنبه شرارت ندارد.
کتاب مقدس در مورد رنگ پوست آدم و حوا سخن نمی گوید و فقط بر نژاد انسان تاکید می ورزد. کارشناسان حدس می زنند که پوست آدم کاملا تیره یا سفید نبوده است. عده ای هم معتقدند بعد از تقسیم زبان ها در دوران ساختن برج بابل، نژادها به وجود آمدند. سپس تغییرات ژنتیکی سبب پدید آمدن رنگ های پوست شد. چنین چیزی ممکن است رخ داده باشد، اما کتاب مقدس توضیح نمی دهد. در کتاب مقدس از تغییرات نژادی و رنگ پوست و ارتباط آن با ماجرای برج بابل سخنی به میان نیامده است.
یکی از نظریه ها آن است که ژن های آدم و حوا این قابلیت را داشتند تا فرزندان شان دارای رنگ های پوست متفاوتی باشند. مطابق این نظریه، از آن جایی که خدا می خواست انسان ها با ظواهر مختلف به وجود آیند، به آدم و حوا این امتیاز ژنتیکی را داد تا رنگ های پوست فرزندان شان متفاوت باشد. شاید پسران نوح با دخترانی از نژادهای متفاوت ازدواج کرده بودند و در نتیجه، نژادها و رنگ پوست های مختلف پدید آمد.
آنچه مهم است همه انسان ها برای هدف مشترکی آفریده شده اند تا خدا را جلال بدهند.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ