پاسخ: در سوره نمل آیات ۱۸ و ۱۹ ذکر شده که سلیمان با مورچگان صحبت می کند. چنین گزارشی در کتاب مقدس موجود نیست. اما مسلمانان این نکته را علمی ارزیابی می کنند، در حالی که علم ثابت کرده مورچگان فاقد شنوایی هستند و فقط از طریق تماس شاخک ها و حس بویایی می توانند ارتباط برقرار سازند.
به عبارت دیگر، مورچگان برای برقراری ارتباط با ایجاد رد شیمیایی در مسیر خود، حرکات نمایشی و مالیدن بدن خود به مورچگان دیگر استفاده می کنند که به تولید صدا (خارج از محدوده شنوایی انسان) منجر می گردد. رد شیمیایی مورچه گوناگون است. مثلا اگر مورچه ای غذایی پیدا کند، نوعی ماده ترشح می کند تا سایر مورچگان به منبع غذا دست یابند. به هنگام خطر، ماده شیمیایی دیگری ترشح می کند تا سایر مورچگان را از وجود دشمن آگاه سازد. اگر مورچگان قادر به سخن گفتن با یکدیگر بودند، چه نیازی به رد شیمیایی بود؟
در میان دوازده هزار نوع مورچه، فقط مورچگان آتشی سرخ که در آمریکای جنوبی زندگی می کنند، قادرند صدایی تولید کنند.
حال این سوالات مطرح می شوند: اگر مورچگان قادر به مکالمه و گفتگو هستند، آیا زبان مورچه مانند انسان دارای فرهنگ واژگان و دستور زبان است؟
آیا درک و شعور و تفکر مورچه مشابه انسان است؟ مورچه چگونه سلیمان و سپاهیان او را شناخت (سوره نمل آیه ۱۸)؟
آیا انسان ها می توانند صدای بسیار ضعیف مورچه را بشنوند؟
سلیمان چگونه توانست صدای مورچه را بشنود؟
سلیمان در اسرائیل زندگی می کرد، چگونه با مورچه آتشی سرخ که فقط در آمریکای جنوبی یافت می شود، روبرو شد؟
آیا گفتگوی سلیمان با مورچگان را باید علمی قلمداد کرد یا معجزه؟
اگر شما نزدیک لانه و محل عبور مورچگان صدایی را با ضبط صوت تولید کنید، آیا مورچگان متوجه منبع صدا می شوند؟
اگر مورچگان دارای تفکر عمیق و زبان پیچیده هستند، چرا تاکنون با انسان ها گفتگو نکرده اند؟
چرا تاکنون شواهد علمی مبنی بر درک زبان و واژگان زبان مورچگان کشف نشده است؟
مسلمانان این سوال را مطرح می کنند که الاغ بلعام نیز سخن گفت (اعداد فصل ۲۲ آیه ۲۸). گفتگوی الاغ با بلعام فقط معجزه بود و نه یک نکته علمی!
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ