مخالفان مسیحیت این پرسش را مطرح کرده اند که معجزات پیامبران عهدعتیق مشابه مسیح بود. مثلا مرده را زنده می کردند، بیماران را شفا می دادند… اگر معجزات، مسیح را خدا معرفی می کند، پس چرا پیامبران خدایان محسوب نمی شوند؟
یک. اگر مخالفان با دقت اناجیل را بخوانند، درمی یابند که رهبران مذهبی یهود تصمیم گرفتند مسیح را اعدام کنند، زیرا او ادعای خدایی می کرد. این ادعای مسیح متفاوت از معجزات بود. مسیح پرسید:”برای کمک به مردم، معجزات زیادی کردم. برای کدام یک از آن معجزه ها می خواهید مرا بکشید؟ رهبران مذهبی یهود جواب دادند: ما به خاطر کفری که می گویی می خواهیم تو را بکشیم و نه برای کارهای خوبت. چون تو انسانی، ولی ادعای خدایی می کنی” (یوحنا فصل ۱۰ آیات ۳۲- ۳۳).
هیچکدام از پیامبران عهدعتیق ادعای خدایی نکردند، اما برخی از آن ها معجزات حیرت انگیزی انجام دادند.
عیسی زمانی که کودک بود، ستاره شناسان امپراطوری پارس در برابر او سجده کردند و او را پرستیدند (متی فصل ۲ آیه ۱۱). او بارها مورد پرستش قرار گرفت (متی فصل ۱۴ آیه ۳۳ و فصل ۲۸ آیه ۹، انجیل یوحنا فصل ۹ آیه۳۸). فرشتگان، پیامبران و رسولان هرگز اجازه نمی دادند که مورد پرستش قرار بگیرند.
مسیح در تعالیم خویش هرگز نمی گفت:”خداوند می فرماید”. او با اقتدار تعلیم می داد:”اما من می گویم” (متی فصل های ۵ تا ۷). در حالی که پیامبران می گفتند:”خدا چنین فرموده است”.
دوم. مسیح قبل از شفا، گناهان را می آمرزید (مرقس فصل ۲ آیه ۵). آمرزش گناهان کاری بود در قدرت خدا. مسیح به بیماران فرمود:”گناهان تو بخشیده شد.” در نظر رهبران مذهبی یهود، آمرزش گناهان توسط انسان کفر بود. اما عیسی کفر نمی گفت. ادعایش درست بود.
شاید برخی از خوانندگان بپرسند که چرا کشیش ها گناهان را می آمرزند؟ در پاسخ باید گفت که رهبران فرقه کاتولیک این تصمیم را گرفته اند و چنین تعلیمی در کتاب مقدس یافت نمی شود. خداوند گناهان هیچکس را به خاطر خواسته ما نمی بخشد. این بستگی به شنوندگان دارد که آیا آن ها عیسی مسیح را می پذیرند یا رد می کنند. کتاب مقدس می فرماید:”هر شخص به مسیح ایمان بیاورد، گناهانش بخشیده خواهد شد” (اعمال رسولان فصل ۱۰ آیه ۴۳). بنابراین می توانیم با هدایت روح القدس (روح خدا) به شخصی که ایمان آورده بگوییم که گناهانش آمرزیده شده اند، زیرا مسیح بر روی صلیب برای گناهان ما فدیه شد.
سوم. به هنگام وقوع معجزات، ارواح پلید (فرشتگان سقوط کرده که از شیطان پیروی می کنند)، اعتراف می کردند که مسیح خداوند است (مرقس فصل ۳ آیه ۱۱). در عهدعتیق هیچگاه ارواح پلید، پیامبران را خدا خطاب و معرفی نمی کردند. فرشتگان سقوط کرده مسیح را قبل از آفرینش عالم هستی دیده بودند و به خوبی او را می شناختند.
چهارم. مسیح به شاگردانش قدرت داد تا مردم را شفا دهند و ارواح پلید را اخراج نمایند (مرقس فصل ۶ آیات ۷ و ۱۳). رسولان نیز به نام مسیح خداوند، مردم را شفا می دادند و ارواح پلید را از وجود آن ها اخراج می کردند (اعمال رسولان فصل ۱۶ آیه ۱۸).
پنجم. چرا در طول تاریخ مسیحیت و امروز نیز وقتی ایمانداران مسیحی، با ایمان و اعتقاد راسخ درخواست ها و دعاهای شان را به نام عیسی خداوند مطرح می کنند، شاهد معجزات و دگرگونی عمیق روحانی در زندگی خود می شوند؟ اگر مسیح خداوند نیست، چرا خدا به دعاهای ایمانداران پاسخ مثبت می دهد؟
چرا یک شخص منفی و غیر قابل تحمل در نام عیسی مسیح خداوند، به فرد مثبت و مفید تبدیل می شود؟ اگر این معجزات و رویدادهای شگفت انگیز به نام عیسی خداوند رخ نمی داد، بدون تردید هیچکس پیرو مسیح نمی شد. فرض کنید به شما دارویی معرفی کنند که هیچگونه تاثیر موثری در رفع بیماری نداشته باشد، آیا مبادرت به خرید مجدد آن دارو خواهید کرد؟
بزرگ ترین معجزه تغییر شخصیت منفی به مثبت است. دلیل نمی شود هر کسی شفا پیدا کرد راهی بهشت می شود. مسیح ابتدا گناه را می آمرزید و سپس شفا می داد. برای مسیح تغییر شخصیت منفی به مثبت مهم تر است، چون آمرزش و نجات از قلمرو گناه، سرنوشت و ابدیت شخص را تعیین می کند.
ششم. مشکل منتقدان مسیحیت این است که فقط به خدا اعتقاد دارند و اعتقاد به خدا را کافی می دانند. مطابق با دیدگاه مسیحیت، انسان بایستی با خدا دوست و صمیمی باشد. اگر شما با فردی دوست باشید، می دانید که چند خواهر و برادر دارد و خانه و اتاق او چگونه است. دوستی و صمیمیت با خدا سبب می شود تا خدا، مسیح را معرفی کند و بگوید که روح القدس کیست.
درک تثلیث فقط و فقط توسط دوستی با خدا امکان پذیر است و نه عقل محدود که حتی قادر نیست این جهان پیچیده را درک کند، چه رسد به خالق خویش. و این نکته ای است که منتقدان از آن می گریزند و هرگز به صمیمیت و دوستی با خدا اهمیت نمی دهند.
ذات خدا را باید به یاری و مدد خود او بشناسیم، نه با کمک عقلی که حتی قادر به شناخت عالم مخلوق نیست. از این رو است که کلام خدا می فرماید:” کسی که روحانی نیست، نمیتواند تعالیم روح خدا را بپذیرد، زیرا به عقیده او این تعالیم پوچ و بیمعنی هستند. و در واقع، چون تشخیص این گونه تعالیم محتاج به بینش روحانی است، آنها نمیتوانند آن را درک کنند” (اول قرنتیان فصل ۲ آیه ۱۴). اگر درباره الوهیت مسیح شک دارید، لطفا با خدا دوست و صمیمی شوید، تا ابهام برای همیشه رفع شود. این تجربه را ایمانداران مسیحی کسب کرده اند.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ