دعای تقدیس معبد بزرگ توسط سلیمان
(اول پادشاهان 12:8-21)
1آنگاه سلیمان دعا کرد:
«تو انتخاب کردهای که در ابرها و تاریکی ساکن باشی.
2اکنون من معبد با شکوهی برای تو ساختهام
که تا ابد در آن زیست کنی.»
3آنگاه پادشاه روی به مردم کرد و درحالیکه همه ایستاده بودند، ایشان را برکت داد. 4آنگاه گفت: «سپاس خداوند، خدای اسرائیل را! که هرچه را با دهان خود، به پدرم داوود وعده داده بود، با دستهای خود انجام داد، 5او به پدرم فرمود: از زمانی که قوم خود را از سرزمین مصر بیرون آوردم، من هیچ شهری را در همهٔ طایفههای اسرائیل برنگزیدم که در آن معبدی ساخته شود تا من در آن ستایش شوم و من هیچ مردی را برنگزیدم که فرمانروای قوم من، اسرائیل باشد. 6امّا من اورشلیم را برگزیدهام که نام من در آنجا باشد، و داوود را برگزیدهام که رهبر قوم من، اسرائیل باشد.»
7سلیمان ادامه داد، «پدرم، داوود در دل داشت تا خانهای برای نام خداوند خدای اسرائیل بسازد. 8امّا خداوند به پدرم داوود فرمود: ‘بسیار نیکوست که تو در دل داشتی که خانهای برای من بسازی، 9امّا تو نباید خانه را بسازی، بلکه پسرت که تولّد خواهد یافت، آن را برای من خواهد ساخت.’
10«اکنون خداوند وعدهای را که داده بود، به انجام رسانیده، من به جای پدرم داوود برخاستهام و بر تخت اسرائیل نشستهام. همانگونه که خداوند وعده داده بود، من خانهای برای نام خداوند خدای اسرائیل ساختهام. 11من در آنجا صندوق پیمان را گذاشتهام، که پیمان خداوند با مردم اسرائیل است.»
دعای سلیمان
12آنگاه سلیمان در برابر قربانگاه خداوند و در حضور همهٔ قوم اسرائیل، ایستاد و دستهای خود را برافراشت. 13سلیمان سکوی برنزی به پهنا و درازای دو متر و بیست سانتیمتر و ارتفاع یک متر و سی سانتیمتر ساخته بود و آن را در وسط حیاط قرار داده بود. سلیمان روی آن ایستاده بود. او در برابر همهٔ قوم اسرائیل زانو زد، دستهای خود را به سوی آسمان برافراشت 14و گفت: «ای خداوند خدای اسرائیل! هیچ خدایی مانند تو در زمین و آسمان نیست. پیمان خود را برای تمام بندگانی که با تمام دل نزد تو گام برمیدارند، نگاه داشتهای و محبّت پایدار خود را نشان دادهای. 15تو وعدهای را که به پدرم داوود دادی با دهان گفتی و با دستهایت امروز انجام دادی. 16پس اکنون ای خداوند خدای اسرائیل، وعدّهای را که به پدرم داوود، بندهٔ خود، دادهای نگاهدار، هنگامیکه تو به او فرمودی، اگر پسران تو در همهٔ کارهایشان در حضور من مواظب باشند و مطابق قوانین من در نزد من گام بردارند، همانگونه که تو گام برداشتی، همواره یکی از بازماندگان تو بر تخت اسرائیل خواهد نشست. 17پس اکنون ای خداوند، خدای اسرائیل، سخنانی را که به بندهات داوود گفتی تأیید فرما.
18«امّا آیا براستی خدا با انسان در روی زمین خواهد زیست؟ آسمان و حتّی بالاترین آسمانها گنجایش تو را ندارند، چه رسد به خانهای که من برایت ساختهام.19ای خداوند، خدای من! من بندهٔ تو هستم، به دعای من گوش بده و تقاضاهایم را اجابت فرما. 20این معبد بزرگ را شبانهروز مراقبت نما. تو وعده دادی، این مکانی است که تو در آن ستایش خواهی شد، پس هنگامیکه به سوی این معبد بزرگ دعا میکنم، مرا بشنو. 21نیایش من و قوم خود، اسرائیل را بشنو، هنگامیکه به سوی این مکان روی میکنند. در خانهٔ خود در آسمان، ما را بشنو و ببخش.
22«اگر کسی علیه دیگری مرتکب گناهی شود و نیاز به سوگند باشد و اینجا در مقابل قربانگاه تو سوگند یاد کند، 23باشد تا تو از آسمان بشنوی و عمل کنی و بندگانت را داوری نمایی و گناهکار را مطابق عمل خودش جزا دهی و بیگناهان را بر حسب عدالت ایشان پاداش دهی.
24«اگر قوم تو اسرائیل از دشمنانشان بهخاطر گناهی که علیه تو مرتکب شدهاند، شکست بخورند، هنگامیکه به سوی تو بازگردند و به این معبد بزرگ بیایند، و فروتنانه برای آمرزش نزد تو دعا کنند، 25باشد که تو از آسمان بشنوی و گناه مردم خود اسرائیل را ببخشی و ایشان را به سرزمینی که به نیاکان ایشان دادی بازگردانی.
26«هنگامیکه آسمانها بسته میشوند و بارانی نیست، زیرا مردم تو علیه تو گناه ورزیدهاند، اگر به سوی این مکان نیایش کنند و به سبب مصیبتی که تو بر ایشان آوردهای، نام تو را اعتراف کنند و از گناه خود بازگردند، 27آنگاه ایشان را از آسمان بشنو و گناه بندگانت، قوم اسرائیل را ببخشای، به ایشان بیاموز تا راه راستی را بپیمایند و بر سرزمین ایشان باران ببخش، سرزمینی که به عنوان میراث به آنها بخشیدهای.
28«هنگامیکه قحطی در این سرزمین باشد یا بیماری همهگیر، یا محصول را بادهای گرم، یا کِرمها و مَلخها نابود کنند، یا هنگامیکه دشمنان ایشان آنها را در هر شهری محاصره کنند، هر بلایی و بیماری که باشد، 29هر نیایشی و هر تقاضایی از هر فرد، یا تمام قوم تو اسرائیل، هنگامیکه رنج و اندوه خود را میدانند و دستهای خود را به سوی این خانه برمیافرازند، 30باشد که تو از جایگاه خود در آسمان بشنوی، و آنها را ببخشی و به همه همانطور که دلهایشان را میدانی، برطبق راههایی که میروند ارزانی ده، زیرا فقط تو از دل انسان آگاه هستی. 31تا آنکه ایشان از تو بترسند و تمام روزهایی که در سرزمینی که به نیاکان ما دادی زندگی میکنند، در راه تو گام بردارند.
32«همچنین وقتی بیگانگان، یعنی کسانیکه از قوم تو اسرائیل نیستند، از سرزمینی دور بهخاطر نام عظیم تو و دست قدرتمند و بازوی توانای تو بیایند و به سوی این معبد بزرگ دعا کنند، 33دعای آنها را بشنو. از آسمان جایی که زندگی میکنی آنها را بشنو و آنچه را که از تو میخواهند انجام بده تا همهٔ ساکنان زمین، مانند قوم تو اسرائیل، تو را بشناسند و از تو اطاعت کنند. آنگاه آنها خواهند دانست خانهای که من ساختهام، به نام تو خوانده شده است.
34«اگر قوم تو به نبرد با دشمنانشان بروند، هرجا که تو ایشان را بفرستی، و ایشان به سوی این شهر برگزیدهٔ تو و معبد بزرگی که من به نام تو ساختهام نیایش کنند،35آنگاه از آسمان نیایش و تقاضای ایشان را بشنو و پیروزشان گردان.
36«اگر ایشان علیه تو گناه ورزیدهاند -زیرا انسانی نیست که گناه نورزد- و تو از ایشان خشمگین شدی و ایشان را به دست دشمن سپردی و دشمنانشان ایشان را به اسارت، به سرزمینهای دور یا نزدیک بردند، 37اگر در آن سرزمین توبه کردند و تو را نیایش کردند و اعتراف کردند که گناه کرده و پلید بودهاند، ای خداوند نیایش ایشان را بشنو. 38اگر ایشان با تمام دل و جان در سرزمین اسارت توبه کردند و به سوی سرزمین خود، که تو به پدرانشان بخشیدی و شهری که تو برگزیدی و معبد بزرگی که من به نام تو ساختهام نیایش کردند، 39آنگاه از جایگاه خود در آسمان نیایش و تقاضای ایشان را بشنو، و رحم کن و قوم خود را که علیه تو گناه ورزیدهاند ببخش.
40«حال ای خدای من، بگذار چشمان تو باز باشد و گوشهای تو نیایشی را که در این مکان میشود، بشنود. 41اکنون ای خداوند، خدای من، برخیز و با این صندوق پیمان که مظهر قدرت توست، وارد این معبد بزرگ شو و تا ابد در آنجا بمان. ای خداوند، خدای من، بگذار تا کاهنان تو جامهٔ نجات بپوشند و مقدّسین تو از نیکی تو شادمان باشند. 42ای خداوند، خدای من، صورت خود را از آن که مسح نمودهای برنگردان و محبّت پایدار خود را به بندهات داوود به یادآور.»